من همیشه فریادم این بوده است که چرا ما باید منطق و درک و شعور خودمان را معطل بگذاریم و بابایی را به مثابه وجدانمان مسئول خوب و بد و خطا و صواب عقایدمان کنیم تا جایی که هر چه را از دهان او در امد وحی منزل بشماریم. این را من بدترین نوع تحقیر "شعورانسان" تلقی میکنم. حرف مزخرف خریدار ندارد، پس تو که پوزه بند به دهان من میزنی از درستی اندیشه من، از نفوذ اندیشه من میترسی. دنیایی که انسان ناگزیر باشد برای اثبات ناچیزترین حقوق خویش، برابر مرگ سرود بخواند، دنیای بسیار زشتی ست، دنیای واونه یی ست با مفاهیم وارونه. انسانها هرگز به اندازه ای که با مفاهیم دینی توجیه شده باشند، شرارت را به کمال و با لذت انجام نمیدهند. با مشاهدهی یک «در»، بلافاصله لزوم «دیوارها» احساس میشود. آیا با مشاهدهی یک دیوار هم، به همان اندازه لزوم یک در را احساس میکنیم؟
احمد شاملو